مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
نـاقـابـلم و راه مـن افـتـاده به کـویت من سـائـلم و دست تـمـنّـام به سـویت یک جـرعـه اگر بـادۀ دیـدار بنـوشـم من مست شوم تا ابد از طعم سبویت آشـفـتـه تـر از حال دل خویش نـبـینم آنـدم که ببـیـنم نـظـر افـتاد به رویت بیچاره مـنم من که تو را هیچ ندیـدم دور است دل و دیـدۀ آلوده ز رویت فرقی نکـند مرگ و حیات نفـسی که بهـره نبرد یک نفـس از نـفحۀ بویت کعبه به طواف قد و بالای تو شیداست زمزم همه دم در طلب آب وضویت دست من و دامان تو ای حجّ مجـسم ای فلسـفۀ حـج همه اوصاف نکویت ای مقصدم از سعیِ صفا کسب رضایت وی عصر منا و عرفه خاطره گویت آقا به عموجان تو سوگند شب و روز چشمان ابالفضل هنوز است به سویت |